سلام ایران!
خوب این آخرین نوشتم تو مالزیه تا چند ساعت دیگه باید برم فرودگاه انگار همین دیروز بود که مطلب آخرین شب رو نوشتم و اومدم اینجا قبل از اینکه بیام اینجا تو وبلاگ خیلی از دوستای مالزی نویسم خونده بودم که زمان خیلی تو مالزی سریع می گذره ولی فکر نمی کردم واقعا اینطور باشه و به این شدت البته وقتی توشی دیر می گذره ولی وقتی تمام میشه متوجه سرعتش می شی!

خوشحالم! خوب خوشحالی هم داره چون دارم بر می گردم ایران پیش خانواده و دوستام ولی از طرفی حالم خیلی گرفته راستشو بخواین نگران برادرم فیلسوف هستم آخه اون مجبوره فعلا بمونه چرا که ابوی گرام ایشان دسته نموده فرموده اند جوان تو نیا که ما در راهیم امیدوارم این چند روز که تنهاست بهش سخت نگذره آخه شما نمی دونین چقدر به هم عادت کردیم حالا تنهایش به کنار از این بابت دلم براش می سوزه که تمام این مدت تنهایی به صورت شبانه روزی باید این جمله اون یکی دوستمون رو تحمل کنه:
"سپ دادا خوبــــــــــــــــی از ما که دلگیر نیستی!"
خداحافظ مالزی سلام ایران
