تولد!

با سلام خدمت همه دوستان عزیز آقا این قافله عمر عجب می گذرد! من و پوترا دوساله شد. انگار همین دیروز بود که با کلی دلهره شروع به نوشتن کردم . یادمه با این جمله شروع کردم که می نویسم تا کمتر فکر کنم.

جالبه دوسال پیش وقتی شروع کردم به این دلیل بود که کمتر فکر کنم ولی دقیقا نتیجه بر عکس شد. یعنی نگارش این وبلاگ و نظراتی که دوستان می دادند چه خوب و چه بد باعث شد که بیشتر فکر کنم بیشتر تحقیق کنم و کلا هدفم روشن تر بشه برای همین روزی که پامو توی مالزی گذاشتم از تصمیم مطمئن بودم . در حالی که به عنوان یه خارجی هم روزای خوب داشتم و هم روزای خیلی سخت روزهای سختی که یادآواریشون هم گاهی اوقات تنم رو می لرزونه ولی دو چیز باعث شد که به راهم ادامه بدم یکی توکل به خدا و دیگری روشن بودن هدفم اینو به همه دوستان عزیزی که تازه می خوان بیان اینجا می گم اگه بی هدف و همینجوری یا برای فرار از چیزی بیایی مالزی قطعا اوضاع برات یه جهنم واقعی میشه ولی اگه واقعا بدونی هدفت چیه و برای چی اومدی و برنامه ریزی داشته باشی بی شک موفق میشی.
يادمه همون اوایل یه دوستی برام نظر گذاشته بود که این ره که میروی به ترکستان استو یکسال دیگه پشیمون میشیو این حرفا و من جوابش رو با پستی به نام رزم آور نور دادم که به دوستان توصیه می کنم حتما یه نگاهی بهش بندازید. امیدوارم هر یک از شما رزم آور نور باشد.
یا حق.

درد دلی با دوستان وبلاگ نویس!

با سلام

چی بگم والا حق با شماست من خیلی دیر به دیر میام ولی خوب ماشاالله دوستای دیگه اینقدر فعال هستندو مطالب به روز و جذاب منتشر می کنن که کم کاریه ما همچین به چشم هم نمیاد.

زمانی که من شروع کردم به وبلاگ نویسی تعداد مالزی نویسان انگشت شمار بود اما همون تعداد اندک هم مثل سینا دیلی و رضا و مهدی عزیز مطالبی می نوشتن که واقعا مفید بود و یه جورایی میشه اسمشون رو گذاشت موج مثبت. در حالی که موج کثیری از مالزی نویسان امروز کارشون شده فقط گیر دادن به هم و ارسال موج های منفی. من نمی گم مالزی کشور کاملا خوبیه ولی اینقدرها که ازش بد گفته میشه نیست.

نا امنی همه جا هست حتی تو ایران خودمون ! به نظر من مالزی رو نمیشه گفت نا امن چرا که به هر حال ما اینجا خارجی هستیم یه خارجی باید حواسشو بیشتر از بقیه جمع کنه . یه خارجی یه ساعاتی از شبانه روز نباید یه سری جاها بره اینا قوانین نا نوشته ای هستند که باید رعایت بشه یه خارجی نباید تو مملکت غریب گردنبند یک کیلویی بندازه گردنش و تو خیابون های شلوغ راه بره در یک کلام ما به عنوان خارجی باید خیلی احتیاط کنیم .


نکته دیگه که خیلی اهمیت داره اینه که ما جماعت وبلاگ نویس تو نوشته هامون خیلی باید دقت کنیم. وقتی داریم می نویسیم باید به این نکته توجه کنیم که نوشته هامون چه تاثیری روی مخاطبان می ذارن و اونوقت انصاف رو رعایت کنیم . اصولا ما ایرانی ها همیشه ملتی هستیم معترض و شاکی خودمون رو خفه می کنیم تا از مالزی پذیرش بگیریم بعد که میام از همون روز اول شروع می کنیم به بهانه گیری و ایراد جویی یکی هم نیست بهمون بگه بابا اگه اوضاعمون قبلا بهتر از این بود خوب الان اینجا چه کار میکنیم.

از طرف دیگه نمی دونم چرا فکر می کنیم نظرات شخصیه ما نظر هم می تونه باشه به عبارتی فکر می کنیم فقط خودمون هستیم که می فهمیم دوست عزیز شما اگه غذای مالزی به نظرت بوی گند میده این فقط نظر شماست برای ما هم محترمه ولی این به این معنی نیست که مالزی رو ببری زیر سوال یا اگه هوای استوایی مالزی به پوست لطیف شما نمی سازه دلیل نداره توی وبلاگت سه صفحه در مورد بدی آب  و هوای مالزی بنویسی و دو پایی بری تو روحیه دوستانی که تازه می خوان بیان اینجا.

به هر حال در دل زیاده که نوشتن همه زمان زیادی می بره وقت مخاطبان این وبلاگ رو هم میگیره.

امید وارم دوستان عزیز وبلاگ نویس از ما به دل نگیرن چرا که من فرد خاصی مد نظرم نبود و در دل های بالا رو با تمام دوستان عزیز که خودم هم جزیی از جامعشون هستم در میان گذاشتم.

یا حق